به گزارش خبرنگار مذهبی پایگاه ستارگان به نقل از ایکنا، مسابقات قرآن وزارت ورزش و جوانان در چهار دوره برگزار شد، اما به دلایلی برگزاری آن متوقف و همین امر بهانهای شد تا با حجتالاسلام والمسلمین علی احدی، مدیرکل دفتر فرهنگی این وزارتخانه، درباره فعالیتهای فرهنگی این وزارتخانه حول موضوعات دینی و قرآنی گفتوگو کنیم که مشروح آن در ادامه میآید؛
در ابتدای این گفتوگو درباره جایگاه فعالیتهای فرهنگی در وزارت ورزش و جوانان و اهمیت بحث معنویت بگویید.
در یکی از بندهای نظامنامه وزارت ورزش و جوانان آمده است: «تقویت و ارتقای روحيه پهلوانی و پاسداشت ارزشهای معنوی و اخلاقی همچون مردمدوستی، ایثارگری و عدالتخواهی در بين مربيان و مدیران ورزش کشور و ارتقای فرهنگ حاکم بر ورزشگاهها و مسابقات ورزشی با استفاده از ظرفيتهای فرهنگی و تبليغی کشور بهویژه سازمان صدا و سيما، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان تبليغات اسلامی، بنياد شهيد و امور ایثارگران، سازمان بسيج مستضعفين و وزارت ورزش و جوانان.» در همین رابطه برگزاری جشنوارههایی را برنامهریزی کردیم.
مباحث اخلاقی همواره به عنوان یکی از وظایف اصلی در وزارت ورزش مورد تأکید بوده و مقام معظم رهبری نیز بارها بر آن تأکید کردهاند، البته کشورهای دیگر نیز آن را بسیار جدی مورد توجه قرار میدهند و برایش ارزش قائل هستند و چارچوبهای اخلاقی دارند، اما در کشور ما معنویت به عنوان یکی از ارکان اصلی اخلاق در ورزشکاران همیشه اهمیت داشته و حتی به جزئیات آن توجه شده است. معنویت در رفتار نیز آشکار میشود؛ برای مثال ورزشکاری بعد از برد در مسابقه، سر بر سجده میگذارد یا بانوی دوچرخهسواری در وقت نماز، دوچرخهاش را کنار میگذارد و نماز میخواند یا ورزشکاران در هنگام پیروزی نام ائمه هدی را بر زبان میآورند.
چه تکالیفی در زمینه امور دینی برعهده وزارت ورزش و جوانان گذاشته شده است، با توجه به نظامنامه فرهنگی ـ ورزشی کشور که در سال ۹۵ در شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید؟
جشنواره رسم جوانمردی را تعریف کردیم که در ۳۱ استان برگزار شد و در آن معیارها و شاخصههایی برای ورزشکاران بااخلاق هر استان قرار داده شد. بعد از انتخاب برترینهای استانی، برترین ملی از بین آنها انتخاب میشود و اولین بار بود که در استانها چنین اتفاقی رقم میخورد. ورزشکاران بر اساس رفتارهایی که بیانگر معنویت درونی بوده نمرهبندی شدهاند. مناسبتهای مذهبی یکی دیگر از موارد مورد توجه در این حوزه است. الحق والانصاف ورزشکاران ما در مناسبتهای مذهبی سنگ تمام گذاشتهاند و بسیاری از آنها بانی مراسم و ... بودهاند. غیر از آن خود ما هم در وزارتخانه برنامههای متعددی را در این زمینه برای ورزشکاران داشتیم.
یکی دیگر از کارهای ما در حوزه معنویت برنامههای مربوط به شهداست، به انحای مختلف سعی میشود ورزشکاران با شهدا، که مصداق بارز معنویت هستند، ارتباط داشته باشند. در همین رابطه یک اردوی راهیان نور متشکل از چهرههای ورزشی داشتیم، اردوی مفیدی بود و بحثهای مربوط به قرآن و نماز آنجا مطرح میشد. غیر از این موارد، یک دوره تربیت مربی فرهنگی را نیز آغاز کردهایم که یکی از سرفصلهای آن، مباحث مربوط به قرآن است. برآنیم تا از بین مربیان ورزشی، مربی فرهنگی تربیت کنیم. در این دوره مربیان ورزشی در باشگاهها در سه سطح آموزش داده میشوند.
مورد دیگر سفر اربعین بود که برای اولین بار ستاد اربعین وزارت ورزش و جوانان را تشکیل دادیم و طی آن قهرمانهای ورزشی در رشتههای مختلف را به کربلا اعزام کردیم. بارها اخبار آن انعکاس پیدا کرد و بیش از پانزده مستند از این سفر نیز ساخته شد. بعد از آن خدمت مقام معظم رهبری که رسیدیم، ایشان از این اتفاق تجلیل کرده و فرمود که برنامههای فرهنگی اربعین شما خیلی خوب بوده، موضوع کاروان و چهرههای ورزشیتان خیلی خوب و مؤثر بود و آن را ادامه دهید. برنامه دیگری را نیز با عنوان برنامه فرهنگی اردوهای تیمهای ملی آغاز کردهایم. برای ورزشکاران در مدتی که در اردوهای تیم ملی حضور دارند برنامه فرهنگی خاصی اجرا نمیشود و هماکنون در حال تدارک برنامههای فرهنگی در این اردوها هستیم.
برگزاری مسابقات قرآن وزارت ورزش و جوانان متوقف شده است. آیا ارادهای برای ادامه آن وجود دارد؟
بله حتماً. در حال تشکیل کمیتهای در معاونت فرهنگی به نام کمیته قرآنی هستیم که تاکنون وجود نداشته و قرار است با تشکیل آن یک کار اساسی در این حوزه شکل گیرد. متأسفانه قسمت فرهنگی در وزارت ورزش نیز کوچک دیده شده و فکر میکنم با این حجم از اتفاقات فرهنگی، وزارت ورزش باید یک سازمان فرهنگی داشته باشد. همیشه از روز اول، قرآن، برایمان یک مسئله جدی بوده و چالشمان این بوده که چطور میتوانیم یک کار واقعی در حوزه قرآن و ورزش انجام دهیم. به طور مثال چه کاری کنیم که اگر مسابقات قرآن برگزار کردیم واقعاً مسابقه قرآن بین ورزشکاران باشد، چون وزارت ورزش و جوانان هستیم، بیشتر در بحثهای قرآنی قسمت جوانان پررنگ میشود. البته کارهای خوبی نیز انجام شده، از جمله اینکه فدراسیون تکواندو لیگ مسابقات ورزشی حافظان قرآن را برگزار کرد و حتی در انتخاب برای اعزام به مسابقات ملی و بینالمللی نیز برای آن مسابقه امتیاز قائل بود.
در مورد وظایف کمیته قرآنی توضیح دهید.
برای انسجامبخشی به فعالیتهای قرآنی به این نتیجه رسیدیم که کمیته قرآنی را تشکیل دهیم. در آن، ایدهها و برنامههایی که ما را به هدف ایجاد محبت قرآن در ورزشکار میرساند و به اصطلاح دست ورزشکارانمان را در دست قرآن قرار میدهد، مورد نظر است، طی یکی دو هفته آینده این کمیته تشکیل میشود.
عموماً کارهای قرآنی انجام شده در حوزه ورزش نشان میدهد که یا خیلی ورزش را نشناختهایم یا قرآن را و گاهاً هم کارهای صوری کردهایم. دوران کارهای نمایشی گذشته، در همان هفته اول حضور در وزارت ورزش میتوانستیم با ارسال یک ابلاغیه به استانها، مسابقات قرآن را برگزار کنیم، ولی در شرایط فعلی هیچکس از ما توقع کار شکلی ندارد که خودمان هم میدانیم در نهایت بازخوردی که میخواهیم را نمیگیریم.
قبل از هر چیز باید فضای ورزشی با قرآن رفیق شود، بعد به حوزههای حفظ، قرائت و بحثهایی از این دست ورود پیدا کنند. البته در جامعه ورزشی قاریان و حافظان قرآن زیادی داریم، ولی وقتی میگوییم ورزش بیشتر منظورمان ورزش قهرمانی و حرفهای است والا در حوزه ورزشهای همگانی مشکلی نداریم و بسیاری از حافظان قرآن ما ورزشکار هم هستند. چون قرآن را حفظ میکردم میفهمم کسی که قرآن حفظ میکند، زندگی کاملاً منظمی دارد و قطعاً یکی از بخشهای زندگیاش ورزش است و مطمئنم که بخش زیادی از حافظان ما ورزشکار هستند، اما الان وقتی در مورد قرآن در ورزش صحبت میکنیم، منظورمان ورزش حرفهای است، البته در حوزه ورزش همگانی نیز میتوانیم کارهای جدی را در این زمینه پیش ببریم.
یکی دیگر از طرحهایمان این است که به جای اینکه میان ورزشکاران برای پیدا کردن حافظ و قاری قرآن جستوجو کنیم، برنامههای ورزشی حافظان و قاریان قرآن را تغییر دهیم و در واقع یک بسته ورزشی برای این گروه تدارک دیده شود. رویدادها و مسابقاتی را تعریف کنیم، خیلی از آنها اهل ورزش هستند، مابقی را هم میتوانیم با ورزشهای سادهتری جذب کنیم.
دو مأموریت داریم؛ ورزشکارانمان را قرآنی و قرآنیها را ورزشی کنیم. به این نتیجه رسیدهایم که اگر جریان حافظان و قاریان قرآن را به فضای ورزش وارد کنیم خود آنها آرام آرام و شبکهای کار را جلو میبرند. اساساً مقوله انس با قرآن بیشتر بر اساس ارتباطات و حلقههای دوستانه شکل میگیرد. باید افراد قرآنی را به فضای ورزش بیاوریم. در برنامههایمان هست که این افراد در اردوهای تیم ملی حاضر شوند و ورزشکارانمان با آنها گفتوگو کنند. قرآنیان در استادیومها و رویدادهای ورزشی حاضر شوند، نه به این معنا که قرائتی انجام دهند و بروند، بلکه بیایند و با فضای ورزشکاران ما آشنا شوند. برعکس تصور رایج، ارتباط گرفتن با ورزشکاران بسیار آسان است. در اردوی اربعین که ۵۰ نفر از ورزشکاران حضور داشتند، بعضیهایشان آنقدر آدمهای باصفا و سینهسوختهای بودند که در باور نمیگنجد.
وزارت ورزش و جوانان یکی از اعضای شورای توسعه فرهنگ قرآنی است، ولی تاکنون شاهد حضور وزیر ورزش نبودهایم. در مقام مدیر کل با ایشان صحبت میکنید تا در این امور مشارکت بیشتری داشته باشند؟
حداقل چند جلسه خودم و چند جلسه هم همکارانم آمدند. ولی یک نکته وجود دارد، در این چند ماهی که آمدم، نمیخواهم بگویم اولویتهای دیگری داشتهایم چون تعبیر قشنگی نیست، ولی مرتب با مشکلاتی مواجه شدیم، به طور مثال ورود بانوان به ورزشگاه، بحثهای هواداری، جام جهانی و ... . از این دست درگیریهایی داشتیم، شفاف بگویم اینکه ما در ورزش و قرآن چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم که واقعاً ورزشکارانمان را قرآنی کنیم، چیزی است که شما باید به ما پاسخ دهید. به زودی یک جلسه هماندیشی و مشورتی نیز با حجتالاسلام محمدی، دبیر شورای توسعه فرهنگ قرآنی خواهیم داشت.
در گذشته صحبتی مبنی بر مشکلات مالی و بودجهای وزارتخانه برای مسابقات قرآن وجود داشت. هماکنون چنین چیزی صحت دارد؟
متأسفانه به طور کلی بودجه فرهنگی در ورزش بسیار اندک است و طبیعتاً برای این موضوع خاص نیز ردیفبودجهای نداریم، ولی با ارادهای که در مورد کارهای جدی در حوزه قرآن وجود دارد، خیلی نگران هزینهها نیستیم و فکر میکنم، اگر ایدههای خوبی داشته باشیم، مشکل مالی حل میشود.
درباره اقداماتتان برای تهیه محتوای اثرگذار فرهنگی و مذهبی توضیح دهید. این محتوا کجا استفاده میشود؟
در شبکههای صداوسیما پخش میشود، غیر از آن ورزشکاران در صفحات مجازی خود نیز تولیداتی از این سفر داشتند که در مواردی بازدیدهایش از رسانه ملی هم بیشتر بود. قبل از آن چون در حوزه رسانه فعالیت کردهام، حدود ۴۰ مستند در موضوعات مختلف ساخته بودم. از طرف دیگر چون ورزش در رسانهها مورد توجه است، بازتاب فعالیتهای ما در رسانهها بازتاب خوبی است. یک نشست علمی برگزار کردیم که آمار بازدیدهایش در چند صفحه، بالای هفتصد هزار بود.
در گذشته تلاوتهای مسابقات در سایت www.tartil.ir قرار میگرفت، اما الان سایت فعال نیست.
این سایت متعلق به وزارتخانه نیست، ظاهراً آن موقع قراردادی با یکی از مجموعههای قرآنی داشتهاند و مؤسسهای سایتی را ایجاد کرده بوده و الا ما سابقه داشتن سایت قرآنی نداریم. اکنون صفحهای در وزارت ورزش داریم که همه اتفاقاتمان آنجا منعکس میشود.
وزارت ورزش در نمایشگاه قرآن ماه رمضان گذشته حضور نداشت. این امر به چه دلیل بود؟
سالهای قبل حضور داشتیم، اما امسال تقریباً مصادف با روزهای ابتدایی حضورم در این سمت بود، یک مقداری برای بحث فضا و مکان دیر اقدام کرده بودیم، غرفه وزارت ورزش همیشه باعث جذابیت نمایشگاه میشد، شاید خودش خیلی کار قرآنی خاصی را انجام نمیداد، ولی همین که چهرههای ورزشی میآمدند، نمایشگاه را جذاب میکرد.
بخواهم صادقانه بگویم آن مقداری که باید در زمینه قرآن کار میکردیم نه در گذشته و نه در زمانی که ما آمدیم کار انجام ندادیم، ولی به نظرم با تشکیل کمیته قرآن، این بحث جانی میگیرد. باز هم تأکید میکنم که به دنبال کارهای شکلی نیستیم. نمیخواهم اثرات مثبت آن را نفی کنم، ولی الان ما در شرایطی نیستیم که وقت و انرژی برای این مدل کارها داشته باشیم، باید نقطهزنی کنیم و سراغ کارهای واقعیتر برویم و این موضوعی است که باید به آن بپردازیم.
ایکنا ـ مسابقات قرآن را میتوان بخش کوچکی از فعالیتهای قرآنی دانست. در مورد مابقی فعالیتهای قرآنی این وزارتخانه توضیح دهید.
در دو حوزه باید کار کنیم، یکی بحثهای قرآنی را بهصورت سلولی در جریان ورزش بیاوریم، دوم اینکه ورزش را بهصورت سلولی به جریان حافظان و قاریان قرآن ببریم. این دو مورد رسالت ماست. برای مورد اول میخواهیم به یک شناخت واقعی در مورد اینکه چقدر حافظ و قاری داریم برسیم، یعنی اینطور نباشد که آن کسی که فقط ورزش صبحگاهی میکند در مسابقات قرآن بیاوریم.
باید در حوزه ورزش حرفهای کار ویژهای را رقم بزنیم، برای این کار از چند راه ورود پیدا کردیم که از آن جمله میتوان به تربیت مربیان فرهنگی، قرار دادن مسئله انس با قرآن و معنویت در معیارهای ورزشکار با اخلاق، برگزاری جلسات قرآنی در رویدادهای ورزشی و طراحی برنامههای قرآنی در اردوهای تیمهای ملی اشاره کرد. هر کدام از اینها اهدافی هستند که راهبردهایی نیز دارند، کارهایی در حال انجام است ولی کافی نیست.
در واقع برای اینکه به یک مجموعهای از اقدامات قرآنی مثمر برسیم به نتیجه تشکیل کمیته قرآن رسیدیم تا از خود قرآنیها برای برنامهریزی کمک بگیریم وگرنه با یک اتفاق و دو اتفاق نمیتوانیم بگوییم که ورزش را قرآنی کردیم. هدف سلولی قرآنی کردن ورزش است که با برگزاری مسابقات قرآن این اتفاق رقم نمیخورد، میتواند یکی از پازلها باشد اما همه کار نیست.
نکته بعدی اینکه طرحها مرتب باید به روزرسانی شوند. انس با قرآن لحظهای نیست بلکه یک مسئله مستمر است؛ لذا کمیتهای میخواهد که این مسئله را به طور مستمر پیگیری کند. کار قرآنی کردن در مسجد، مدرسه و ... متفاوت با کار قرآنی در جریان ورزش است. نمیخواهم بگویم سختتر است بلکه متفاوتتر است. باید در اقداماتمان این تفاوتها را ببینیم. جریان قرآنی کشور باید به این درک برسد که کار قرآنی در ورزش متفاوت با کار قرآنی در حوزه علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی و ... است، لذا میخواهیم در کمیته قرآنی با هم طراحی ایده داشته باشیم.
یکی از راهبردهایمان این است که افراد قرآنی را ورزشی کنیم. در فکر برگزاری لیگ مسابقات ورزشی قاریان و حافظان قرآن هستیم، کارهای آن نیز انجام شده و در مراحل انتهایی کار قرار داریم. یا اینکه در تلاش برای فراهم کردن شرایط ورزشی برای افراد قرآنی هستیم، صحبتی شده تا یک سانس از زورخانهها که فضای آن با فضای معنوی منطبق است، در اختیار افراد قرآنی قرار داده شود. ورزش ایرانی ـ اسلامی ورزش بسیار معنوی و جذابیست یا اینکه سعی داریم امتیازات ورزشی را به بعضی از حافظان و قاریان قرآنمان تخصیص دهیم. احساسم این است که با کمیته قرآن، اتفاقات به شکل منظمتری پیش میرود.
در جریان ورزش با دو طیف مخاطب مواجه هستیم؛ طیفی که نیاز به رفاقت با قرآن دارند و یادگیری قرآن مرحله بعد از آن است. یک طیف دیگر نیز افراد قرآنی هستند که خیلی نیاز به کار قرآنی با آنها نیست و خودشان در این جریان قرار دارند. بخش زیادی از مخاطبان مربوط به دسته اول هستند که کاری برایشان نکردهایم. باید طرحهایی داشته باشیم که شیرینی قرآن را حس کنند، فرد باارادهای که توانسته قهرمان کشتی جهان شود قطعاً اگر شیرینی قرآن را حس کند، میتواند کارهای بزرگی انجام دهد.
ایکنا ـ یکسری مسابقات قرآن مردمی از جمله مسابقات مشکات و دارالقرآن امام علی(ع) به خوبی مطرح شدهاند و شاید نیاز نباشد که شما به صورت مستقل مسابقه برگزار کنید. نظرتان در مورد همکاری با نهادهای مردمی در بخش مسابقات چیست؟
حتماً باید این کار را انجام بدهیم. ما در بخش فرهنگی وزارتخانه ۱۵ نفر نیرو هستیم و قطعاً به بسیاری از کارها نمیرسیم. تمام کارهای ما واگذاری به مجموعههای مردمی است. دو نگاه وجود دارد، یک نگاه این است که ثابت کنم کار قرآنی انجام میدهم و مدام برای طیفی که اصلاً وظیفه ما نیست مسابقه برگزار کنیم. گروه دیگر نیز افرادی هستند که نسبت به قرآن خنثی هستند؛ یعنی معتقد به قرآن هستند ولی هنوز شیرینی آن را نچشیدهاند، نگاه منفی هم ندارند بلکه ما کوتاهی کردهایم و سمتشان نرفتهایم، اگر سمتشان برویم قرآنی میشوند.
گروه دیگری هم هستند که مثل همه اقشار دیگر جامعه، شبهاتی دارند و وظیفه ما این است که آنها را برایشان برطرف کنیم. در شرایط فعلی هدفمان گروههای دوم و سوم است. البته میتوان از گروه اول برای گروه دوم و سوم کمک گرفت، کمیته هم برای همین کار تشکیل میشود. انشاءالله در یکی دو ماه آینده مسابقات قرآنی را نیز آغاز میکنیم اما هدفمند. کل مجموعه نظام دیگر فرصت کارهای بیفایده را ندارد و باید به هدف رسید. اینکه ما مرتب برای ۵۰ نفر افراد مذهبی مسابقه قرآن برگزار میکنیم که اگر مسابقه هم نباشد آنها قرآن میخوانند، چه فایده دارد. فکر کنیم و برای فردی که با قرآن رفیق نیست برنامه داشته باشیم، اولویتمان الان نقطهزنی است، مثلاً ۵۰ چهره درجه یک ورزشی را به کربلا بردیم و وقتی اتفاقی میافتد، همینها موضع مناسب میگیرند.
ایکنا ـ سؤال آخر مربوط به حوزه شما نیست و آن را صرفاً به واسطه حضور شما در وزارت ورزش میپرسم. در صورت عدم تمایل میتوانید پاسخ ندهید. وزارت ورزش از اینفلوئنسرهای فضای مجازی دعوت کرد. قرار بود چه هدفی محقق شود و نتیجه چه شد؟
همانطور که اشاره کردید به حوزه من مربوط نیست و مطالبی که میگویم حرفهای شخصی من است و حرف وزارتخانه نیست. مشکل ما در حاکمیت این است که با بخش زیادی از مردم تعامل برقرار نکردیم، البته این به معنای تعامل اشتباه برقرار کردن هم نیست. اساساً اعتقادم این است که رأفت و مهربانی دین زیاد است. در روایاتمان هیچگاه چنین چیزی نبوده که رسولالله(ص) فردی را با این دلایل که فلانی گناهکار، بیدین، هرزه و ... است، نزد خود نپذیرد. اگر کسی پناه میآورد به او پناه میدادند.
ما در تعامل با این جنس آدمها ضعیف هستیم، خیلی از آنها تاکنون از نزدیک یک آخوند را هم ندیدهاند. شاید در خیابان از کنارش گذشته باشند اما پنج دقیقه هم با او حرف نزدهاند، اینها آخوند را فقط در تلویزیون و از دور دیدهاند. بخش زیادی از مردم رسانه ملی را نمیبینند چیز دیگری میبینند، ما باید با آنها رفیق شویم. اینکه میگویید چرا شاخهای مجازی دعوت شدهاند، اینطور نبوده که فقط آنها باشند، هر چه اینفلوئنسر بوده برای برقراری تعامل دعوت شده، با اینها باید رفیق شویم، حرف بزنیم و ارتباط برقرار کنیم.
یک زمانی زیاد به دادسرای ارشاد میرفتم، آنجا با خیلیها حرف میزدم، به نظرم باید خودمان را در شرایط آنها قرار بدهیم، همدیگر را متهم نکنیم، به هم بیاحترامی نکنیم، هم آنها ما را میپذیرند و دوستمان دارند و هم ما آنها را میفهمیم، وقتی هم که بفهمیم بیخود متهمشان نمیکنیم. نباید توقع داشته باشیم فرزند مادر بیحجاب با ساق دست بیرون بیاید. او طور دیگری بزرگ شده و حاکمیت کوتاهی کرده و نتوانسته تعامل برقرار کند. مقصر سیستم آموزشی بوده، حالا هم که به هر دلیلی این اتفاق نیفتاده راهش تعامل است.
اینها برادرها و خواهرهای ما هستند، یک مقدار اغتشاشگر هم هستند که تکلیفشان مشخص است، ولی یک بخشی به هر دلیلی سؤال دارد، ناراحت است، اعتراض دارد، خواهر و برادر ماست، باید با او در گذشته تعامل برقرار میکردیم تا کار به اینجا نرسد، این کار را نکردیم، از اینجا به بعد تعامل برقرار کنیم. قرآنیها هم باید همین کار را انجام دهند، باید این دیوار را شکست.
بخش زیادی از مردم هیچگونه تعاملی با جریان قرآنی کشور ندارند، قرآنیها این ارتباط و تعامل را برقرار کنند. اینهایی هم که در کوچه و خیابان هستند دو روز دیگر حل میشود، ولی بعد از دو روز دیگر ما باید فکر کنیم که چطور با مردممان رفیق شویم، منظورم از ما جریان حزباللهی هست، اینها برادرها و خواهرهای ما هستند، باید با اهل بیت(ع)، دین و مذهب رفیقشان کنیم، همه چیز درست میشود.