به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در کتاب حماسه ی حسینی ، پس از تشریح دو صفحه ی نورانی و تاریک واقعه ی عاشورا که هرکدام قهرمانان متفاوتی داشتند ضمن بیان وجوهی از شخصیت حماسی سیدالشهدا (ع) ، به موضوع ارتباط تجدید حیات جامعه ی اسلامی و شهادت حسین بن علی (ع) پرداخته و میگوید : اگر شهادت حسین بن علی علیهالسلام صرفا یک جریان حزن آور و صرفا نفله شدن یک شخصیت میبود ، هرچقدر هم که شخصیت بزرگی میبود بازهم آثاری شبیه آثار عاشورا را به ارمغان نمیآورد . نهضت حسینی یک نهضت حماسی و مقدس است و نه تنها یک مصیبت از سوی ستمگران نبوده است ، بلکه عامل بروز یک قهرمانی و ایجاد حماسه ی بزرگ از سوی همان کسی بود که بر او ظلم وارد کرده بودند .
شهید مطهری ادامه میدهد : اثر یک شخصیت یا یک اتفاق حماسی ، به وجود آوردن غیرت و صلابت و حمیّت است ! حماسه اساساً چیزی است که خونها را به حرکت در میآورد و تن هارا از رخوت رهایی میدهد .شهادت هایی هستند که به دنبال خودشان روشنایی و صفا برای اجتماع میآورند ؛ ترس را از اجتماع میریزند و احساس بردگی و اسارت را از جامعه میگیرند و به جای آن شهامت را جایگزین میکنند . شهادت سید الشهدا علیه السلام هم از همین جنس بود.
شهید مطهری با اشاره به تاثیرات شهادت حصرت اباعبدالله بر جامعه تکمیل میکند: پس از شهادت امام حسین (ع) یک چنین رونقی در جامعه ی اسلامی پیدا شد . امام حسین علیه السلام با حرکت قهرمانانه ی خود روح مردم مسلمان را زنده کرد ، احساس بردگی و اسارت را از اسلام کند و به جامعه ی اسلامی شخصیت داد !! مسئله ی شخصیت برای جامعه بسیار بسیار مهم است . یگانه نیرویی که مانع جذب شدن ملتی در ملت دیگر میشود ، همین احساس منش و شخصیت است . امام حسین (ع) کاری کرد تا جامعه ی اسلامی از دیگر جوامع بی نیاز باشد و برای خودش ایدهآل هاو فلسفه هایی داشته و به آن افتخار کند و به آن فلسفه ها و عقاید ، ایمان داشته باشد !!
استاد مطهری به اثر سوئ بی هویتی یک جامعه پرداخته و خاطر نشان می کند: اگر اجتماعی احساس منش و شخصیت خود را از دست بدهد، همه چیزش را از دست میدهد ! همانطور که آلمانها پس از جنگ جهانی دوم گفتند ما همه چیز خود بجز شخصیت مان از دست دادهایم و چون شخصیت داشتیم توانستیم همه چیز را دوباره به دست آوریم ! اما اگر جامعه ای شخصیت نداشته باشد ، همه چیز هم که داشته باشد باز هم هیچ چیز ندارد . اگر یک ملت بدبخت و بیچاره، ایمانش را بر هرآنچه که خودش از فلسفه ی زندگی میداند از دست بدهد ، و مرعوب یک ملت دیگر شود ، در تمام مسائل طوری فکر میکند که دیگران فکر میکنند و اساساً برای خودش هیچ ایده آلی نخواهد داشت ! هرموضوعی را فقط به دلیل اینکه از نظر غرب مقبول است یا مد است میپذیرد !
مولف کتاب حماسه حسینی به بی هویتی فکری و فرهنگی اشاره و می گوید : اگر مسلمانی به عقاید خود ایمان نداشته باشد ، در لحظه ای که در محیطی غیرمسلمان قرار میگیرد ، همه ی عقایدش را بر باد میدهد . اگر کسی شخصیت خودش را ببازد ، بجای دفاع از عقاید خودش میگوید اگر فرنگی فلان مسئله را گقته است لابد درست است !!زمانی که جامعه برای خودش شخصیت نداشته باشد ، هر چند صباحی پیشنهاد مسئله ی تغییر رسم و خط فارسی به لاتین را میدهد و اصلا برایش مهم نیست با تغییر رسم و خط چه بر سر فرهنگ و معارف و تمدن ایران میآید ! فقط برایش مهم است که ایران شبیه غرب شود ؛ برای اینکه شخصیت خود را باخته است!!
استاد چنین ادامه میدهد: پیامبر اسلام (ص) چه به اعراب داد که از آن حضیض و پستی که دختران خود را زنده زنده خاک میکردند ، به اوج عزت رسیدند ؟ حضرت محمد (ص) به اعراب ایمانی داد که آن ایمان به آنها شخصیت داد ! آن عقیده ایده آل به آنها شخصیت داد !
مولف کتاب در ادامه می افزاید : امووین کاری کردند که شخصیت جامعه ی اسلامی را میراندند . و همین کوفه ای که مرکز جامعه ی اسلامی در آن زمان بود ، پس از سه سال انقلاب کرد و پنج هزار نفر تواب از همین کوفه پیدا شد ! شروع این نهضت ها از همان روز دوازدهم محرم و خطبه آتشین زینب کبری سلام الله علیها بود . زمانی که سیدالشهدا (ع) به جامعه ی اسلامی شخصیت دوباره داد ، ثمرهاش نهضت ها و حماسه های دوباره بود . رکن اول حماسه ، زنده شدن یک ملت است و نتیجه ی زنده شدن یک ملت ، ایجاد شخصیت و بی نیازی در همان ملت است .
شهید مطهری اضافه میکند : امام حسین (ع) در شب عاشورا پس از تمجید از یارانش ، به آنها میگوید هرکس میخواهد برود آزاد است ! حسین بن علی (ع) هیچگاه نگفت من بدبخت و بیچاره ام به من کمک کنید ! او در اوج استغنا و بی نیازی بود که بعدها در جامعه نیز با حرکت او، روحیه ی استغنا به وجود آورد و چقدر قیام ها و نهضت های دیگری گه در این میان به وجود آمدند !
شهید مطهری سپس اینگونه نتیجه گیری می کند : پس جواب اینکه میگویند چهشد که جامعه ی اسلامی پس از عاشورا زنده شد ، این است که حسین بن علی (ع) روح تازه ای دمید و خونها را به جوش آورد ، حس بی نیازی به مردم داد و در نهایت به جامعه ی اسلامی شخصیت دوباره داد ! حیات یک ملت به ثروت و علم و دیگر چیزهایش نیست ، حیات یک ملت به احساس داشتن شخصیت آن ملت است !
استاد در ادامه نیز به تاکید روزافزون خود به حماسه حسینی پرداخته و می گوید: اینکه من تاکید دارم که به حماسه ی حسینی باید بیش از جنبه ی تاریکش مورد استناد قرار بگیرد ، بخاطر همین درسهای بزرگ است ! من مخالف مرثیه سرایی نیستم اما میگویم مرثیه باید طوری باشد که در عین حال آن حس قهرمانی حسینی را در وجود ما تحریک و احیا کند .
منبع : حماسه حسینی
متفکر : استاد شهید مرتضی مطهری
صفحات : ۱۶۱_۱۷۶
تخلیص : زهرا ذاکری
سه تارستان