به گزارش خبرنگار سیاسی پایگاه اطلاع رسانی ستارگان ، استاد شهید مرتضی مطهری در ادامه ی کتاب سیری در سیره الائمه اطهار علیهم السلام در ضمن بیان شباهت های پذیرش صلح حسنی و قبول ولایت عهدی، پیرامون در موضوع دلایل پیشنهاد مأمون پیرامون ولایتعهدی امام رضا (ع) می گوید :
آیا مأمون ، بخاطر امر صمیمیت پیشنهاد ولایتعهدی را به امام رضا (ع) داد ؟
بنا بر نظر مولفین کتب "الارشاد" و "عیون اخبار الرضا" که مولفان آن از جمله علمای برجسته شیعیان هستند و نظر مولف کتاب "مقاتل الطالبیین" که از ابولفرج اصفهانی ، مردی سنی است ؛ یکی از فرضیه هایی که برای علت پیشنهاد ولایت عهدی مأمون به امام رضا (ع) وجود دارد این است که مأمون در ابتدای امر، احساس صمیمیت و صداقت داشت اما بعد پشیمان شد . در این کتب با بیان های مختلف ذکر شده است که مأمون روزی برای کسی تعریف می کرد : زمانی برادرم امین که خلیفه بود ، من را احضار کرد و من نرفتم . بعد لشکری فرستاد تا من را دست بسته پیش او ببرند . از طرف دیگر در همان اوقات ، در نواحی خراسان قیام هایی شده بود و من لشکری فرستادم که در خراسان شکست خوردند و همین باعث شد روحیه سپاهیان من تضعیف شود . برایم تقریبا قطعی بود که قدرت مقاومت با برادرم را ندارم و من را کت بسته خواهند برد . روزی بین خودم و خدای خودم توبه کردم ، دستور دادم که آب بیاورند و تطهیر کردم . سپس لباس هایی سفید پوشیدم و هر آنچه از قرآن حفظ بودم خواندم . بعد هم نمازی چهار رکعتی خواندم و با خدایم نذر کردم که اگر خداوند من را حفظ و نگهداری کند ، خلافت را به کسانی بدهم که حق آنهاست ؛ از آن به بعد احساس کردم گشایشی در کار من ایجاد شده است . بعد از آن در هیچ جبهه ای شکست نخوردم و بر برادرم پیروز شدم . و چون دیدم خداوند دعای من را استجابت کرد ، خواستم به نذر خودم وفا کنم .
شهید مطهری راجع به نظر برخی علما در موضوع ولایتعهدی امام رضا (ع) می افزاید :شیخ مفید ، شیخ صدوق و ابوالفرج اصفهانی باهم متفق اند که تنها دلیل مأمون ، ادای نذر وی در این خصوص بوده است.
جرجی زیدان : مأمون در قضیه ولایتعهدی امام رضا (ع) نقشی نداشت و ابتکار از کس دیگری بود!
استاد مطهری سپس نظریه جرجی زیدان در این خصوص را یادآور شده و ادامه می دهد : بنا بر نظر جرجی زیدان ، دیگر فرضیه ای که برای مسئله ولایتعهدی امام رضا (ع) مطرح است ، این است که مأمون در این پیشنهاد اختیاری نداشت و ابتکار اصلی آن از سوی فضل بن سهل ، ذوالریاستین ، وزیر مأمون صورت گرفته است. ذوالریاستین که بر اوضاغ عباسیان مسلط شده بود و مأمون هم از او حرف شنوی داشت ، روزی به مأمون گفت :« پدران تو با آل علی چنین و چنان کردند حالا سزاوار است که ولایتعهدی را به علی بن موسی الرضا واگذار کنی .» مأمون هم قلبا حاضر به انجام این کار نبود ، اما بخاطر فضل بن سهل ولایتعهدی را به امام رضا (ع) واگذار کرد .
شهید مرتضی مطهری در ادامه پرسش هایی در خصوص این نظریان مطرح کرده و بعد از تحلیل ، به آن ها پاسخ می دهد: حالا چرا فضل بن سهل این کار را کرد ؟ آیا او از روی اعتقاد به امام رضا (ع) این دستور را داد ؟ این سخن کاملا اشتباه است . چون با تواریخ تطبیق ندارد . اولا اگر فضل بن سهل با امام رضا (ع) صمیمیت داشت ، عکس العمل امام رضا (ع) در پاسخ به پیشنهاد مأمون اینطور نبود . و ثانیا در بسیاری از روایات شیعه آمده است که امام رضا (ع) بیشتر از آنکه با مأمون مخالف باشد ، با فضل بن سهل ، وزیر او مخالف بوده است . و سوم آنکه فضل بن سهل هم علیه امام رضا (ع) خیلی سعایت و بدگویی داشته است .
شهید مطهری در ادامه می افزاید : پس اگر ابتکار از فضل بن سهل بوده است دلیل او چه می تواند باشد ؟ طبق برخی روایات فضل بن سهل ذوالریاستین بنا بر سیاست و از سر اجبار تازه مسلمان شده بود و می خواست از طریق خراب کردن وجهه ی امام رضا (ع) نزد ایرانیان ، و برکنار کردن دستگاه خلافت عباسی ، ایران را به حالت قبل از ظهور اسلام در بیاورد . این فرضیه از نظر تواریخ قطعیت بیشتری دارد چون امام رضا (ع) همانطور که گفته شد فضل را دشمن خطرناک تری نسبت به مأمون عباسی می دانستند .
منبع : سیری در سیره ائمه اطهار علیهم السلام
مولف : استاد شهید مرتضی مطهری
صفحات : ۱۷۷_ ۱۸۰
تلخیص : زهرا ذاکری
سه تارستان